به گزارش نفتون، روزبه قنبرنژاد-استاد دانشگاه و محمد متقی-کارشناس انرژی در مقاله ای به معرفي ساختار نوظهور كنترل كننده بازار نفت در سطح جهاني و تاثيرات آن پرداخته اند.


این مقاله در سه بخش تهيه گرديده است:
بخش اول رخداد انقلاب توليد نفت از منابع نامتعارف شيل در كشور ايالات متحده
بخش دوم تشكيل سه گانه هژمونيك بازار نفت
بخش سوم بررسي نشانههاي افول نقش محوري سازمان اوپك
بخش اول
حدود بيست سال پس از اولين موفقيت عملياتي در تلفيق فناوري شكاف هيدروليكي و حفاري افقي در سال ۲۰۰۸ توليد نفت از مخازن نامتعارف شيل در كشور ايالات متحده بر افت طبيعي توليد در ميادين متعارف آن كشور فائق آمد و از آن تاريخ تا به امروز، اين روند پيوسته افزايشي بوده است. تاثيرات موفقيت در توليد از مخازن نامتعارف شيل از سه ديدگاه قابل بررسي مي باشد:
ديدگاه اول: تاثير بر سير تكامل شركتهاي مستقل توليد كننده نفت در داخل كشور ايالات متحده
ديدگاه دوم: تاثير افزايش توليد نفت در داخل كشور آمريكا بر مراودات انرژي در سطح جهاني و كاهش مستمر نياز براي واردات نفت از منطقه خاورميانه
ديدگاه سوم: تاثير افزايش توليد نفت در داخل كشور آمريكا بر روابط ورقابت بین كشورهاي صادر كننده نفت
توليد كنندگان نفت شيل بصورت طبيعي رقيب كشورهاي صادر كننده نفت به آمريكا مي باشند. اما توليد كنندگان داخلي نفت و گاز شيل صرفا يك رقيب ساده براي عرضه كنندگان سنتي نفت به حساب نميآيند چرا كه توليد در كشوري اتفاق ميافتد كه خود بزرگترين مصرف كننده نفت (حدود ۲۰ ميليون بشكه در روز) به حساب ميآيد بنابراين نه صرفا از بعد مزیت نسبی مسافت تا بازار مصرف بلكه از بعد امنيت انتقال محمولهها و مسائل ژئوپليتيك منطقه غرب آسیا، ايجاد شغل در داخل آن کشور، و رونق اقتصادي (به ویژه در صنایع تبدیلی گاز) نسبت به گزینه واردات نفت از منطقه خاورميانه ارجحتر ميباشند.
در مقابل، هزينه بالاي استحصال توليد نفت شيل(به صورت ميانگين ۴۲ دلار براي هر بشكه) عامل بازدارنده توسعه و استمرار آن محسوب ميشوند. البته قوانين و ساختار حمايتي و دسترسي به منابع مالي ضامن بقاي اين روند ميباشند. به طور مثال در بازه سالهاي ۲۰۱۷-۲۰۱۵ كه نفت مازاد بسیاری توسط كشور عربستان جهت حذف تولید کنندگان نفت شیل به بازار پمپ شد، شركتهاي مستقل توليد كننده از طريق استقراض از موسسات مالي و عملا تعويق بازپرداخت وامها به سالهاي آتی (۲۰۲۱-۲۰۲۰) به ادامه حفاريها و فعاليتهاي تولیدی پرداختند واز آن دوران سخت عبور نمودند.
بخش دوم
در سال ۲۰۱۷ و با شكلگيري اتحاد آشكار دو كشور روسيه و عربستان جهت پايان دادن به عرضه بيش از نياز نفت به بازار، عملا يك سه گانه هژمونيك نانوشته و ناگفتهاي بين سه كشور روسيه، عربستان و آمريكا تشكيل گرديد. هدف اين سه گانه هژمونيك در حقيقت راهبری و كنترل بازار نفت ميباشد كه بصورت سنتي توسط سازمان اوپك صورت ميگرفت. به طوريكه پس از برگزاري اولين دور مذاكرات اوپك پلاس عملا قيمت نفت به شدت تابع تصميمهاي دورهاي دو كشور عربستان و روسيه واخبار حواشی این جلسات درآمده است.
البته نحوه عملکرد اين سه كشور برای كنترل بیشتر بازار و همچنین رقابت با يكديگر براي گرفتن سهم بيشتري از بازارنفت متفاوت ميباشد. كنترل ميزان نفت توليدي در هر دو كشور عربستان سعودي و روسيه بيشتر دستوري و از بالا به پائين ميباشد، بطوريكه وزراي نفت و انرژي اين دو كشور به عنوان افراد تصميمگير براي تعيين ميزان توليد نفت در جلسات شركت ميكنند. اما در كشور آمريكا، وزارت انرژي عملا نقش رگولاتوري را ايفا ميكند و اين نوع تصميمها توسط شركتهاي توليد كننده و با توجه به پارامترهاي اقتصادي گرفته ميشود كه برآيند اين تصميم گيريها از سال ۲۰۰۸ تا به امروز افزايش پيوسته توليد نفت در آمريكا بوده است.
نقش دولت آمريكا از سال ۲۰۱۷ به بعد، بيشتر در حمايت از شركتهاي توليد كننده داخلي جهت رهايي از نياز به واردات نفت از منطقه خاورميانه بوده است و به اشكال مختلف از جمله ارايه تسهيلات مالي و يا امكان استفاده از مخازن استراتژيك آن كشور جهت بالا بردن مقاومت در مقابل با افت و خيزهاي قيمت نفت بوده است. اما چه بسا در آينده نه چندان دور شاهد بكارگيري بسته سياستهاي حمايتي تكميلي شامل وضع تعرفه واردات نفت از خاور میانه، کاهش محتمل ارزش دلار، سیاستهای تنبیهی (مشابه تعلیق مجوز واردات نفت به بزرگترین پالایشگاه داخل خاک آمریکا با ظرفیت پالایش ۶۰۰،۰۰۰ بشکه نفت در روزکه ۱۰۰٪ سهام آن متعلق به شرکت نفتی سعودی آرامکومیباشد) يا فشارهاي سياسي (مشابه نامه اخير ۳ سناتورمجلس سنا به وزير امورخارجه آن كشور جهت فشار ديپلماتيك بر عربستان جهت پايان به جنگ عرضه بيش از اندازه نفت به بازار) از دولت آن كشور باشيم.
بخش سوم
نشانههاي افول نقش محوري سازمان اوپك به عنوان سازمان حمايت ازمنافع صادر كنندگان نفت و تغییرماهیت آن به ابزاركنترل میزان خروجی صادركنندگان نفت طبق مفاد توافقات اولیه دو کشور عربستان سعودی و روسیه که با شکلی از همزیستی با تولید کنندگان شیل آمریکا اتخاذ گردیده مشهود ميباشد. كافيست كه به اخبار منتشره (به خصوص چند هفته گذشته) رجوع كرد و سرفصل آنها را بار ديگر مرور نمود. ديگر از تشکیل جلسه اضطراري و مستقل سران سازمان اوپك براي حل و فصل مشكل عرضه بيش از حد نفت در شرایط بحرانی مطلبي به چشم نميخورد و تشکیل جلسه اضطراری منوط به توافق اولیه بین سه گانه هژمونیک میباشد.
گويي ديگر بر همگان مسجل شده است كه سازمان اوپك دیگرنقش محوري خود را از دست داده است و در عوض توئيت رئيس جمهور ايالات متحده مبني بر صحبت و رایزنیهای ايشان با رئيس جمهورروسيه و وليعهد عربستان است كه قيمت نفت را به سرعت ۲۰% بالا ميبرد؛ به عبارت دیگر، اکثر اخبار مهم مربوط به بازار نفت در شرایط بحرانی معطوف و متاثر از صحبتها و رايزني روساي اين سه كشور شده است و نه خرد جمعی سران سازمان اوپک. اين همان نشانه نقش آفرینی با صلابت راهبردی سه گانه هژمونيك و همراهی خواسته و یا نا خواسته سازمان اوپک با آن ميباشد. چرا كه اين سه كشور صرفا حدود ۳۳% توليد روزانه نفت را در دست دارند ولي عملا بازار نفت را كنترل ميكنند و سازمان اوپك در تصميمگيريهاي موثر و حياتي براي نجات بازار عملا منزوي و دنباله رو گرديده است.
مشابه بازار نفت، یک سه گانه هژمونيك برای بازار گاز نيز از سال ۲۰۱۷ تشكيل گرديده است كه در مقاله ديگري بررسي خواهد شد.