ترکیه در نقش" مشکل راهبردی" برای آمریکا/ بهای عدم همراهی با اسرائیل چقدر است؟ > پیام نفتون
تاریخ انتشار: یکشنبه 02 آذر 1404
ترکیه در نقش" مشکل راهبردی" برای آمریکا/ بهای عدم همراهی با اسرائیل چقدر است؟

  ترکیه در نقش" مشکل راهبردی" برای آمریکا/ بهای عدم همراهی با اسرائیل چقدر است؟

آدرس کوتاه
امتیاز: Article Rating

مقاله مشترکی از: اوحد تال و آلون شوستر

منبع: وب‌سایت «انجمن خاورمیانه» (Middle East Forum)

تاریخ: ۲۱ نوامبر ۲۰۲۵ 

مترجم: ماهور وثیق | سرویس ترجمه نفتون 

 

ترکیه از رهبران حماس میزبانی می‌کند، به تجمعات ضد اسرائیلی اجازه اجرا می‌دهد، تجارت با اسرائیل را تاحدودی قطع کرده و ارتباطات هوایی را محدود می‌کند اما طرح‌های اخیر موسوم به «روز پس از جنگ» برای غزه هیچ نقش امنیتی یا حکمرانی برای ترکیه در نظر نمی‌گیرند. به نظر می رسد چنین کشوری نمی تواند زمینه ساز امنیت در مرزهای اسراییل باشد، پس ترکیه یک مشکل استراتژیک برای امریکاست.

 

همین منطق باید راهنمای سیاست آمریکا درباره «کریدور اقتصادی هند–خاورمیانه–اروپا» (IMEEC) نیز باشد. 

 

در اجلاس G20 سال ۲۰۲۳، ایالات متحده و شرکای آن طرح IMEEC را ارائه کردند. در این مسیر، کشتی‌ها کالا و انرژی را از هند به بنادر خلیج فارس منتقل می‌کنند. سپس این محموله‌ها از طریق امارات متحده عربی، عربستان سعودی و اردن به بندر حیفای اسرائیل می‌رسند و از آن‌جا از طریق قبرس و یونان به اروپا منتقل می‌شوند. این کریدور پاکستان، ایران، ترکیه و روسیه را دور می‌زند؛ مسیرها را متنوع کرده و وابستگی به نقاط گلوگاهی را کاهش می‌دهد. 

 

آنکارا اهمیت موضوع را درک کرده است. اگر این کریدور طبق مسیر اصلی اجرا شود، تجارت و انرژی از مسیر اسرائیل، قبرس و یونان خواهد گذشت و نه از ترکیه. رهبران ترکیه اکنون در تلاش‌اند مسیرهای رقیب را ترویج کنند.

«جاده توسعه» عراق–ترکیه از بندر فاو به اروپا، و همچنین طرح دیگری که خلیج فارس را از طریق سوریه و اردن به ترکیه متصل می‌کند. 

 

هدف آن‌ها این است که جریان کالا را از محور اسرائیل–قبرس–یونان دور کرده و دوباره به سوی ترکیه هدایت کنند. 

اگر واشنگتن این تغییر مسیر را بپذیرد، ایالات متحده دوباره به یک «دروازه واحد» بین خلیج فارس و اروپا وابسته خواهد شد. به جای تقسیم ریسک بین چند شریک، آمریکا به کشوری وابسته می‌شود که مسیرهای ترانزیت و پرونده‌های دفاعی را به اهرم فشار علیه ناتو و واشنگتن تبدیل می‌کند. 

کارنامه ترکیه این نگرانی را تأیید می‌کند. تحت ریاست‌جمهوری رجب طیب اردوغان، ترکیه رهبران حماس را میزبانی می‌کند، به تجمعاتی که حماس را ستایش کرده و اسرائیل را هدف قرار می‌دهند اجازه می‌دهد، تجارت خود را با اسرائیل قطع کرده و ارتباطات هوایی را نیز محدود کرده است. ترکیه در حالی که به یک متحد آمریکا فشار وارد می‌کند، همزمان به دنبال ایفای نقشی در غزه است. 

در حوزه نظامی، ترکیه سامانه پدافند هوایی روسی S-400 را خریداری کرد. با وجود این، همچنان به دنبال خرید جنگنده‌های جدید F-16، ارتقا ناوگان فعلی و حتی بازگشت به برنامه F-35 است. برتری کیفی نظامی اسرائیل به F-35 وابسته است. به‌کارگیری S-400 در کنار هواپیماهای پنهان‌کار غربی، پرسش‌های جدی درباره امنیت فناوری آمریکا و اعتبار تعهدات واشنگتن برای حفظ برتری نظامی اسرائیل ایجاد می‌کند. 

در مدیترانه شرقی، ترکیه ادعاهای دریایی قبرس، یونان و اسرائیل را به چالش می‌کشد و فعالیت‌های اکتشاف گاز در مناطقی را که این کشورها حوزه خود می‌دانند، مختل می‌کند. این اقدامات سرمایه‌گذاری غرب را تضعیف کرده، برنامه‌ریزی برای خطوط لوله و کابل‌ها را با اختلال مواجه می‌کند و چارچوب همکاری اسرائیل–قبرس–یونان را که IMEEC در اروپا به آن وابسته است، فرسوده می‌سازد. 

در این صحنه زمان و زمان‌بندی نیز اهمیت زیادی دارد. در سال‌های ۲۰۲۶ و ۲۰۲۷، یونان و قبرس ریاست دوره‌ای اتحادیه اروپا را بر عهده خواهند داشت. هر دو دارای ناوگان‌های تجاری بزرگ هستند و بر مسیرهای کشتیرانی، قوانین دریایی و امنیت انرژی متمرکزند. اگر IMEEC بر اساس مسیر هند–خلیج فارس–اسرائیل–قبرس–یونان پیش برود، آتن و نیکوزیا می‌توانند از نقش خود در اتحادیه اروپا برای تثبیت سیاست‌هایی حمایت کنند که ادعاهای دریایی مبتنی بر قانون را تقویت کرده، پروژه‌های انرژی و اتصال شبکه‌ها را تسریع کرده و با تلاش‌های آمریکا برای موازنه چین و روسیه همسو باشد. 

از دید واشنگتن، این همسویی یک مزیت آشکار دارد: یک کریدور تحت رهبری آمریکا از هند به اروپا، از طریق شرکایی که خواهان موفقیت آن هستند، همراه با یک دستورکار اروپایی شکل‌گرفته توسط دو کشور شریک در همان کریدور. این مزیت زمانی کاهش می‌یابد که IMEEC از مسیر سوریه و ترکیه منحرف شود یا مناقشات، پیوند اسرائیل–قبرس–یونان را تضعیف کند. 

هدف ما تنبیه ترکیه یا پاداش‌دادن به اسرائیل نیست. هدف، هماهنگ‌کردن اهداف آمریکا با ابزارهای آن است. اگر ایالات متحده خواهان کریدورهای مقاوم و متنوع است، باید IMEEC و طرح‌های انرژی را بر مبنای شرکایی بنا کند که از چارچوب‌های قانونی پیروی کرده و با غرب همسو هستند. 

 

اگر آمریکا می‌خواهد برتری نظامی کیفی اسرائیل را، به‌عنوان بخشی از ساختاری گسترده‌تر که از قدرت آمریکا پشتیبانی می‌کند حفظ کند، تصمیمات مربوط به تسلیحات پیشرفته برای هر کشوری، از جمله ترکیه، باید منعکس‌کننده رفتار آن کشور باشد. 

ایالات متحده با ترکیه یک دستورکار گسترده را مدیریت می‌کند. حفاظت از منافع آمریکا نیازمند شفافیت است، نه تقابل. در موضوع غزه، IMEEC و امنیت مدیترانه شرقی، واگذاری نقش مرکزی به ترکیه می‌تواند اهداف آمریکا را تضعیف کند. دور نگه داشتن نیروهای ترکیه از غزه، پیشبرد IMEEC از مسیر اسرائیل–قبرس–یونان و مشروط‌کردن تسلیحات پیشرفته به تغییرات قابل‌سنجش، بهترین مسیر برای حفاظت از منافع ایالات متحده، در زمان حال و آینده است.

 

توضیح نفتون: انتخاب و ترجمه این گزارش از آن جهت مهم است که خوانندگان مطالب رسانه پیام نفتون با نوع سوگیری و زمینه های فکری اندیشمندان و اتاق های فکر در جهان غرب آشنا شوند. این گزارش  انجمن خاورمیانه اشکارا با هدف تامین و تضمین منافع مشترک اسراییل و آمریکا تدوین شده و با تمرکز بر رفتارهای سیاسی  ترکیه در قبال اسرائیل، برای حد و حدود مشارکت ترکیه در طرح های اقتصادی منطقه تعیین تکلیف می کند.تمام یا بخشی از این گزارش منطبق بر سوگیری رسانه پیام نفتون نیست و نشر آن مشخصا با هدف تشریح دیدگاه جریان های فکری پیرامون مسائل منطقه ای است.

 

 

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: